3 لاک پشت 4 |
{به نام آنکه در سایه سار محبّت اش زندگی می کنیم}
*چتر شکسته*
صبح باران
ظهر بارن
عصر باران
کوچه ها
پس کوچه های خیس
چشم شفّاف تمام خانه ها خیس
بال گنجشک و پر پروانه ها خیس
پای باران
باز از دالان تنگ ناودان ها
می خورد لیز
جویبار کوچک از آواز لبریز
شاخه های کوچک چترم شکسته
بر سرم آغوش خود را ،چتر بسته
دست هایم
پاهایم
چون سرم خیس
چون درختم من
تمام پیکرم خیس
مانده ام در راه ، در راه
کاش می شد راه کوتاه
کاش می شد_
آسمان آرام و آبی
آفتابی
سروده: محمود پوروهّاب
¤ نویسنده: سحر